ناکجا آباد جامعه شناسی
علمی - اجتماعی
سومین انقلاب فکری را دکارت براه انداخت، دکارت عقل بشر را بجای کتاب مقدس و سنت پاپ و کلیسا و فرمانروا قرار داد. با این کار دکارت سوژه بزرگی آفرید. رنه دکارت، فیلسوف، ریاضیدان و فیزیکدان بزرگ عصر رنسانس در روز ۳۱ مارس ۱۵۹۶ میلادی در شهرک لاهه از ایالت تورنِ (Touraine) فرانسه زاده شد. مادرش در سیزده ماهگی وی درگذشت، و پدرش قاضی و مستشار پارلمان انگلستان بود.
در اروپای غربی فلسفه دکارت خرافات را از میان برداشت و عصر «اندیشههای روشن و متمایز» آغاز گشت. دیگر همه چیز را با محک عقل میسنجدیدند حتی محتویات کتاب مقدس انجیل را عصر ایمان جایش را به عصر خرد داد. روش دکارت برای پژوهش طبعیت روش قیاسی و استنتاجی بود. در دوران دکارت، بزرگترین مانع در برابر مردم عادی برای فکر کردن، خرافات تحمیل شده از طرف کلیسا بود، که مگر آنکه کسی همه صفحات فلسفههای قرون وسطی را نیاموخته باشد، نمیتواند برروی سؤالات فلسفی بیاندیشد. در نتیجه، مردم نیاز داشتند که یاد بگیرند که درباره این ستونهای جهل شک کنند، قبل از آنکه تفکر فلسفی جدیدی را برپا کنند. این هدفی است که کتاب تأمل اندیشمندانه درباره فلسفه اولی دکارت در برابر خود قرار دادهاست. شکاکیون به شک و تردید معروف بودند، و همه میدانستند که تفکر و اندیشه آنها، نمیتوانست فلسفه مثبتی برای زندگی «مطمئن» به بار آورد. از سوی دیگر، جستجو برای یقین، مترادف با قبول اصول منظم کلیسا، و فلاسفه اش یعنی فلاسفه اسکولاستیک بود. معهذا، دکارت، شک برای یقین ، که برای عموم هم گیرا بود را، ترویج میکرد، و در نتیجه آن، مبانی تقسیم بندی روحانی متخصص و فرد عادی لائیک نیز به لرزه میافتاد. او مینویسد :
بنابراین، نوع شک دکارت، توان آنرا داشت که عمومی تر شود، در مقایسه با شک شکاکیون، که اساسأ برای عدهای روشنفکر میتوانست جذابیت داشته باشد. دکارت بسیار محتاط است، تا که قواعد رفتاری و اخلاقی را قبل از تأمل اندیشمندانه معین کند. همه راهنماها لازم برای فرد لائیک، برای چنین راه پیمائی فلسفی مهم هستند، تا که از سرگردانی اجتناب شود. با پیش فرض این شرایط اولیه در کتاب بحث درباره متد است که وی حرکت مورد نظرش را در کتاب تأمل اندیشمندانه درباره فلسفه اولی توصیف میکند. در کتاب تأمل اندیشمندانه ،ابتدا وی درباره حواس شک میکند. اما حرکت مهم وی، در گام دوم که شک کردن به خدا است، آیا خدائی وجود دارد...؟ و حتی شک میکند که آیا خدا فریب دهندهاست، وقتی مینویسد:
در عصری که دکارت در آن زندگی میکرد، این بزرگترین گناه بود که به وجود خدا شک شود، تا چه رسد به آنکه درباره خدا بمثابه فریبکار فکر شود. دکارت هدف خود را دقیقأ بر روی ممنوع ترین شک جامعه خود میگذارد، یعنی برای جامعه، اندیشه مستقل را بروشنی در برابر عموم به نمایش میگذارد. این واقعیت غیر قابل انکار است که برخورد دکارت در شک و حتی مشاهده خدا بعنوان یک فریبکار، اعتقادات مذهبی زمان خود را بطور جدی تهدید و به لرزه درآوردهاست. وقتی عامه مردم چنین برخوردی با خدا را جایز بشمارند، عملأ این حرکت میتواند به کفر انجامد، صرفنظر از آنکه جوابهای مقابل بحث اولیه هر قدر هم قانع کننده باشند. در واقع این طرح فکری، دقیقأ نطفه انقلاب دکارتی بود، گرچه این تحول از طریق شاید یک محافظه کار آغاز شد، یعنی خود شخص دکارت! جرئت به شک درباره اعتقادات غالب در جامعه، همانقدر برای تشویق اندیشه مستقل لازم بود، که به رسمیت شناختن برابری ظرفیت استدلال در انسانها. (com.fawikipedia.www)
متفکرین روشنگری استدلال داشتند که تفکر روشمند مشابه آن میتواند در همه شکلهای فعالیتهای بشر به کار بسته شود. از این رو عصر روشنگری به انقلاب علمی پیوند یافته است. برای هر دو، حرکت تجربهگرایی، خرد، علم و عقلانیت اهمیت داشت. (com.fawikipedia.www) یکی از جنبه های مهم انقلاب علمی استفاده از روش علمی بود. این روش به آن معنا بود که دانشمندان دیگر به مراجع و مستندات باستانی یا آنچه که منطقی به نظر می رسید متکی نبودند. آنان ایده ها و نظریات خود را از طریق مشاهده، شکل دادن و پرداختن فرضیه و آزمودن این فرضیه با آزمایش، می آزمودند. یک رای و نظر فقط در صورتی پذیرفته می شد که بشود درستی آن را اثبات کرد. روش علمی را می توان از این قرار جمع بندی کرد : 1. فرضیه ای بر اساس مشاهده پرداخته می شود. 2. این فرضیه با انجام آزمایش آزموده می شود. 3. از این آزمایش داده هایی گردآوری می شود. 4. از این داده ها نتیجه گیری می شود. 5. آزمایش در زمان های دیگر و به دست پژوهشگرانی دیگر انجام می شود. اگر بتوان نتایج را تکرار کرد و مشابه آن ها را به دست آورد، درستی فرضیه پذیرفته می شود. (برنز و دیگران،1387: 191) سردستگان روشنگران باور داشتند که آنها جهان را که سالها در زیر سنتهای مشکوک، نابخردی، موهومپرستی و استبداد عصر تاریکی (قرون وسطی) بوده است به پیشرفت سوق خواهند داد. حرکت روشنگری به بوجود آمدن چهارچوب روشنفکرانه انقلاب آمریکا و انقلاب فرانسه، حرکت استقلال طلبانه کشورهای آمریکای لاتین و قانون اساسی مشروطه ۳ ماه مه ۱۷۹۱ لهستان کمک کرد و منجر به ترقی لیبرالیسم کلاسیک، مردم سالاری و سرمایهداری شد. (com.fawikipedia.www)
نظرات شما عزیزان:
سلام بر شما
مطلب جالبی در مورد زنه دکارت بود اما استنباط من اینه که به نظرم شما می خواهید بگوئید که دکارت کلاً در برابر مذهب موضع گرفته و میانه ای با دین نداشته وی بانی راسیونالیسم یا خردگرایی در فلسفه و مبتکر منطق ریاضی بوده است اصل وی در فلسفه فکر کنم معروف به اصل کوژیدو است من می اندیشم پس هستم و از همین شک به اثبات وجود خدا می رسد و می خواهد خداوند را عقلاً ثابت کند بنابراین وی سعی کرد روشهای منطقی در دین ایجاد کند نه آنکه در برابر آن موضع بگیرد
سلام مطلب بسیار جالب و خوبی بود،ممنونم.خیلی جالبه که بیشتر این افراد فیزیکدان هم بودند مثلا همین دکارت قوانین شکست نور و فرمول آن را به جهان ارائه داد و یا گالیله پس می توان گفت که کسانی که فیزیکدان هستند و حتی بیشتر دانشمندان می توانند در فلسفه هم موفق باشند اما چرا حال افراد چه دکتر چه مهندس و علم های دیگر جز به در آوردن پول به چیز دیگری فکر نمی کنند؟و حتی خیلی از آن ها نمی دانند فلسفه چیست در حالی که در گذشته از علم و منطق در فلسفه استفاده می کردند
![]() ![]() ![]() ![]() جمعه 18 فروردين 1391برچسب:, :: 23:49 :: نويسنده : ماکس وبر
آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان |
||||||||
![]() |